عاشقانه

علی را وصف در باور نیاید...

1403/1/10 22:50
نویسنده : فاطمه
74 بازدید
اشتراک گذاری

تمام دلخوشی زندگی من این است

که وقت مرگ می آئی و مرگ شیرین است

.

مگر نگفتی علی جان ؛ فَمَن یَمُت یَرَنی
بیا که وقت وفایت به عهد دیرین است

.

به رغم کوه گناهی که می کِشم بر دوش
سبک شدم چو پَر کاه و سینه سنگین است

.

شهادتین مرا فاطمه تقبُّل کرد
بیا همه کس و کارم ! زمان تلقین است

.

سلام وادی من ؛ وادی السلام علی !
کجاست مسکن امنِ کسی که مسکین است

.

رسیده جان به لبم یا لبم رسیده به جان
مرا دو بوسه به روی ضریح ، تسکین است

.

کفن کنید مرا رو به قبله ی حرمش
نجف چه جای قشنگی برای تدفین است

.

فراق و وصل مرا می کُشند یک میزان
سرم به دامن حیدر ، به روی بالین است

.

سرم مقابل ایوان طلای شاه نجف …
سرم مقابل زهرا همیشه پائین است

.

علی که ابروی او قابِ قوس اَو اَدناست
اگر مرا نرساند به عرش ، غمگین است

.

بخواه روزی از این پادشاه ، بنده خدا !
گدای خانه ی او هر که هست تضمین است

.

ممات ، عین حیات است و نار ، عین بهشت
کسی که دل به علی بسته است خوش بین است

.

.

.

شاعر : رضا دین پرور

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عاشقانه می باشد